×
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸
دل سوختست چون به وصالت نمی رسد
جان خسته تا به صورت حالت نمی رسد
از حد گذشت کار جمال تو پس رواست
گر عقل ما به کنه کمالت نمی رسد
مه را چه سود گرد فلک تاختن که او؟
[...]
۷ بیت
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۶۷
اومید آدمی بوصالت نمی رسد
اندیشۀ خرد بکمالت نمی رسد
می گفت دل حدیث وصال تو ، عقل گفت:
خاموش، این حدیث محالت نمی رسد
خورشید آتشین که چنو نیست گرم رو
[...]
۷ بیت
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۸
فکرم به منتهای جمالت نمیرسد
دست امید من به وصالت نمیرسد
همچون سکندر ار به جهان در طلب دَوَم
جز حسرتم ز آب زلالت نمیرسد
جان میدهم به بوی وصال تو و هنوز
[...]
۸ بیت