گنجور

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۸

 

رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین

رفتار او نظر کن و غنج و دلال بین

دل در هوای وصل تو صد بال و پرگشاد

شهباز همتش نگر و پر و بال بین

حال دلم ز شوق رخت سوز و زاریست

[...]

اسیری لاهیجی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۴

 

شاهانه رخش راندن آن خردسال بین

در خردی آن بزرگی و جاه و جلال بین

بر ماه تازه پرتو حسنش نظر فکن

صد آفتاب تعبیه در یک هلال بین

شد فتنهٔ زمانه مهش بدر ناشده

[...]

محتشم کاشانی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۳ - وله

 

از شه بوالی حکم نو در نصب دیگر سال بین

تاکشته میسازد در و دولت نگر اقبال بین

حکمی بخلعت توامان روحی بقالب همعنان

پیرو جوانرا زین و آن سرگرم وجد و حال بین

ترک مرا زین جشن کل کز خلدگوئی داشت گل

[...]

جیحون یزدی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » ساقی نامه

 

ز مخموری می مرا حال بین

تنم گشته از ضعف چون نال بین!

طغرل احراری
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - اندرز به شاه

 

قصهٔ ماضی نه و از حال بین

نیز به مستقبل احوال بین

ملک‌الشعرا بهار