×
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۶
به فالی از لب تو تا ابد هما قانع
به یک نگاه ز چشم تو پادشا قانع
جهان و آخرت از راندگان راه تواند
دو عالم از تو به یک حرف آشنا قانع
فروغ روز تو بر فرق ما نمی تابد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۲۸
هرکه گردید ز عبرت به تماشا قانع
به کف پوچ شد از گوهر دریا قانع
زود عاجز شود از دیدن یوسف، چشمی
که به دیدار نگردد چو زلیخا قانع
نتوان کرد به دیوار هوس را خرسند
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۳۴
منم به گوشه چشمی ز آشنا قانع
به خاک پای قناعت ز توتیا قانع
ازان شده است به چشم جهانیان شیرین
که ازلباس، شکر شد به بوریا قانع
زمال خویش به احسان تمتعی بردار
[...]
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳
نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد
به حیرتم که چه سان می شود قبا قانع
شب وصال، ادب تا نگشت مانع شوق
به پای بوس نگشتیم چون حنا قانع
هزار بادیه سرگشتگی ست در هر گام
[...]