خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۸ - رای زدن فغفور با وزیر و فرستادن سام به جنگ نهنکال
نهنکال را سر به باد افکنم
بدان جادوان کارزار افکنم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۸
دیده دریا کُنَم و صبر به صحرا فِکَنَم
وَاندر این کار دلِ خویش به دریا فِکَنَم
از دلِ تنگِ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گُنَهِ آدم و حوا فکنم
مایهٔ خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۹ - تتبع خواجه
عکس رخسار چو بر ساغر صهبا فکنم
گونه ای زردوشی در می حمرا فکنم
ای گدایان در میکده همت که به جهد
خویشتن را اگر از صومعه آنجا فکنم
وه که آن مغبچه پروا نکند گر خود را
[...]
اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۷۵
ساقی قدحی که دل بدریا فکنم
چشمی سوی آن نرگس شهلا فکنم
ما را سر و تن گر نشود خاک رهت
سر پیش سگان و تن بصحرا فکنم
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵۷
به که بردیده گستاخ تمنا فکنم
پرده ای کز رخ آن آینه سیما فکنم
خوش نشین نیست چنان جوهر بینایی من
که به هر آینه رو طرح تماشا فکنم
بی تو گر چشم به رخسار بهشت اندازم
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰
یاد مهدی چه کنم صبر به صحرا فکنم
و اندرین کار دل خویش به دریا فکنم
دیده دریا کنم از خون جگر در شوقش
راز سربسته خود را به خدا وافکنم
مایه خوشدلی آنجاست که دلداری هست
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰
یاد مهدی چه کنم صبر به صحرا فکنم
و اندرین کار دل خویش به دریا فکنم
دیده دریا کنم از خون جگر در شوقش
راز سربسته خود را به خدا وافکنم
مایه خوشدلی آنجاست که دلداری هست
[...]
ایرج میرزا » مربّع ترکیب » شمارهٔ ۲
من به هر حیله بُوَد مقصد خود صاف کنم
به خوانینِ خراسان دو تلگراف کنم
وعده از جانب شَه رتبه و الطاف کنم
دست خطی دو سه بر قاین و بر خواف کنم