حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳
بویِ خوشِ تو هر که ز بادِ صبا شنید
از یارِ آشنا سخنِ آشنا شنید
ای شاهِ حُسن، چَشم به حالِ گدا فِکَن
کـاین گوش بس حکایتِ شاه و گدا شنید
خوش میکنم به بادهٔ مُشکین مَشامِ جان
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸۲
چند بتوان بانگ نای و قلقل مینا شنید؟
گاه گاهی مصرعی هم می توان از ما شنید
چون به بلبل می رسی چون گل سرا پا گوش شو
ناله عشاق را نتوان به استغنا شنید
نیست ممکن آه را دیگر عنا نداری کند
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۸
حرف عقبا را دل آگاهم از دنیا شنید
از لب امروز گوشم نغمة فردا شنید
خو به تنهایی چنان کردم که در شبهای غم
میتوان از آشیانم نالة عنقا شنید
چشم پر حرف تو امشب گفت در گوش دلم
[...]
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳
دل بوی او سحر ز نسیم صبا شنید
تا بوی او نسیم صبا از کجا شنید
بیگانه گفت اگر سخنی در حقم چه باک
این میکشد مرا که ازو آشنا شنید
رازی که با تو گفتم و آنجا کسی نبود
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
سر خدا که عارف سالک به کس نگفت
در حیرتم که باده فروش از کجا شنید
پندِ حکیم عین صوابست و محض لطف
فرخنده بخت آنکه به سمعِ رضا شنید
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۱۴ - عشق
آن حرف دلفروز که راز هست و راز نیست
من فاش گویمت که شنید از کجا شنید
دزدید ز آسمان و به گل گفت شبنمش
بلبل ز گل شنید و ز بلبل صبا شنید