صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹۹
اگر بیپرده در گلزار افغان ساز میکردم
زر گل را سپند شعله آواز میکردم
نکردم رو تُرُشْ از سرزنش در عاشقی هرگز
زبان چون شمع دایم در دهان گاز میکردم
کنون از سایه خود میکنم وحشت خوش آن جرأت
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۰۰
اگر میداشتم بال و پری پرواز میکردم
درین بستانسرا دیوان محشر باز میکردم
اگر میبود دامان شب زلفش به دست من
حدیث درد بیانجام خود آغاز میکردم
نسیم صبح از نامحرمان بود این گلستان را
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۴
تو میرفتی و من ساز قیامت باز میکردم
شکست رنگ تا پر میفشاند آواز میکردم
اگر ناموس الفتها نمیشد مانع جرأت
چو شوخی آشیان در دیدهٔ غماز میکردم
حیا رعنایی طاووس از وضعم نمیخواهد
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۵
خوشا ذوقی که از دل عقدهای گر باز میکردم
همان چون دانه بهر خویش دامی ساز میکردم
به صحرایی که دل محملکش شوق تو بود آنجا
غباری گر ز جا میجست من پرواز میکردم
به بزم وصل، فریادم نبود از غفلت آهنگی
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۷
به مضراب دگر قانون عشقت ساز میکردم
نوای پرده «عشاقت » از «شهناز» میکردم!
چو مرغ بی پر و بالم من از افتادگی لیکن
به سویت بیتوقف چون نگه پرواز میکردم!
به محض لطف سوی کلبه من میخرامیدی
[...]