گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۹

 

نوبهار آیینه طبع سخنساز من است

برگ گل چون عندلیبان پرده ساز من است

ناله مستانه من بیخودی می آورد

هر که از خود می دود بیرون به آواز من است

چون صدف، آبی که دارد گوهر من در گره

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۴

 

موج سنبل ز پریشانی پرواز من است

گل برافروخته شعله آواز من است

سینه ای کز گل صد برگ ز هم نشناسند

مخزن درد نهان و صدف راز من است

لامکان سیرتر از عشق بود همت من

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۹

 

دل پروانه فروغ گهر راز من است

اشک بلبل نمک گریه غماز من است

چهره باده پرستی شفق راز من است

پر طاووسی می شوخی پرواز من است

عمری از خوی کسی کوره دل تافته ام

[...]

اسیر شهرستانی