×
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳
هر کرا در دل بود بازار یار
عمر و جان و دل کند در کار یار
خاصه آن بی دل که چون من یک زمان
بر زمین نشکیبد از دیدار یار
کبک را بین تا چگونه شد خجل
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۱ - تفسیر این حدیث کی مثل امتی کمثل سفینة نوح من تمسک بها نجا و من تخلف عنها غرق
مغز را خالی کن از انکار یار
تا که ریحان یابد از گلزار یار
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰
زین پیش داشت یار غم کار و بار یار
آخر فرو گذاشت به یکبار کار یار
عمری گذشت تا سخنم را به هیچ وجه
در خود نداد ره، دهن تنگ بار یار
چندانکه میروم ز پی یار جز غبار
[...]
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مثنوی پیک صبا
بوسه ای زن بر در و دیوار یار
عطر سازی کن تو در گلزار یار