گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۳

 

خوش آن حالت که در روی گلی نظاره می‌کردم

زبویش می‌شدم مست و گریبان پاره می‌کردم

ز خود می‌رفتم و می‌سوختم در آتش غیرت

چو با دل گفت‌وگوی آن پری‌رخساره می‌کردم

من این زخم ملامت بر جبین خویش می‌دیدم

[...]

بابافغانی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۶

 

خوش آن مستی که درد و داغ خود را چاره می کردم

تو را می دیدم از دور و گریبان پاره می کردم

به داغ تازه می دادم تسلی داغ دیرین را

به جای برگ گل در جیب آتش پاره می کردم

به لوح سینه شبها صورتت را نقش می بستم

[...]

سیدای نسفی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۱

 

اگر گاهی بدان مه پاره یک نظاره می‌کردم

گریبان فلک را تا به دامان پاره می‌کردم

گر آن خورشید خرگاهی ندیم بزم من می‌شد

بزرگی زین شرف بر ثابت و سیاره می‌کردم

ندانستم که دور چرخش از من دور می‌سازد

[...]

فروغی بسطامی