گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی

 

ای ماه نواَم ستارهٔ تو

من شیفتهٔ نظارهٔ تو

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۷) حکایت پسر ماه روی با درویش صاحب نظر

 

چو نام او بود خون خوارهٔ تو

کند بر خون تو نظّارهٔ تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۸) حکایت سلطان محمود با ایاز

 

اگر خاکی شود بیچارهٔ تو

بود آن خاک هم خون خوارهٔ تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن

 

تو خود گفتی بسازم چارهٔ تو

ببخشم بر دل غمخوارهٔ تو

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

گر چنینی مرد نعمت خواره تو

آن من خود رفت ای بیچاره تو

عطار
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۱

 

شد غرفه به خون جگر آواره تو

وز قید حیات رست بیچاره تو

یارب چه کسی تو کاندرون دیده

آسایدم از خیال نظاره تو

میرداماد
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۵۰۱

 

می چکد بوسه ز لعل لب میخواره تو

می زند خون هوس جوش ز نظاره تو

صائب تبریزی
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۷۲ - تو خورشیدی و من سیارهٔ تو

 

تو خورشیدی و من سیارهٔ تو

سراپا نورم از نظارهٔ تو

ز آغوش تو دورم ناتمامم

تو قرآنی و من سی پارهٔ تو

اقبال لاهوری