گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

در وادی وفا ره و رفتار نازک است

چون رنگ گل، طبیعت هر خار نازک است

شرم تو کرده با همه کس آشنا ترا

چون برگ لاله، روی تو بسیار نازک است

می بایدم ز کوچه ی سنگین دلان گذشت

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۹

 

ای دل تصور کمر یار نازک است

باریک شو که رشته این کار نازک است

دل شاخ شاخ گشت درین کار شانه را

پرداز زلف و کاکل دلدار نازک است

تا ماجرای شانه و زلفش کجا رسد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۶۰

 

ای شانه زلف و کاکل دلدار نازک است

باریک شو که رشته این کار نازک است

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵

 

از بس قماش دامن دلدار نازک است

دستم ز کار اگر نرود کار نازک است

از طوف گلشنت ادبم منع می‌کند

کیفیت درشتی این خار نازک است

تا دم زنی چو آینه گردانده است رنگ

[...]

بیدل دهلوی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸

 

روی و لب و تن و ذقن یار نازک است

مانند برگ نسترن، این چار نازک است

گر سیم و زر طلب کند و جسم و جان و سر

منت پذیر شو که دل یار نازک است

ای دل خیال بوس لب آن صنم مکن

[...]

افسر کرمانی