گنجور

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - و نیز در ستایش بهرام شاه گفته است

 

چشمم چو بر سر گل و گلزار می‌رود

اندیشه در پی دل و دلدار می‌رود

در وقت نوبهار سوی جلوه‌گاه گل

از خار کمتر است که بی‌یار می‌رود

در گلستان هر آنکه رود بی‌جمال دوست

[...]

سید حسن غزنوی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۴

 

بلبل نگر که جانب گلزار می‌رود

گلگونه بین که بر رخ گلنار می‌رود

میوه تمام گشته و بیرون شده ز خویش

منصوروار خوش به سر دار می‌رود

اشکوفه برگ ساخته نهر نثار شاه

[...]

مولانا
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۷

 

زاهد به کعبه با سر و دستار می‌رود

این مست بین که روی به دیوار می‌رود

زان شاخ گل شکیب من زار می‌رود

زین دست و تازیانه دل از کار می‌رود

آسوده‌اند مرده‌دلان از سؤال حشر

[...]

صائب تبریزی