گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۲

 

عاشقان را جور و نازیار می باید کشید

طعنه از دشمن جفا ز اغیار می باید کشید

عشق گنج است و رقیبا اندر این ره همچو مار

بهر گنج عشق زخم مار می باید کشید

جور هر نااهل و ناهموار بهر او می کشم

[...]

کمال خجندی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲

 

طعنه اغیار بهر یار می باید کشید

یار باید طعنه اغیار می باید کشید

هیچ یاری بی جفای طعنه اغیار نیست

بهر یک گل محنت صد خار می باید کشید

هیج مقصودی میسر نیست بی آزار دل

[...]

فضولی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۷

 

خواری از اغیار بهر یار می باید کشید

ناز خورشید از در و دیوار می باید کشید

از زمین شور، آب تلخ می آید برون

بی دماغان را زخود آزار می باید کشید

نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش ازین

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۸

 

می به روی لاله رنگ یار می باید کشید

باده گلرنگ در گلزار می باید کشید

عالم آب از نسیمی می خورد بر یکدگر

در سرمستی نفس هشیار می باید کشید

صبح اگر نتوانی از مستی ز جا برخاستن

[...]

صائب تبریزی