حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳
ای خُرَّم از فروغِ رُخَت لاله زارِ عمر
بازآ که ریخت بی گُلِ رویت بهارِ عمر
از دیده گر سرشک چو باران چِکَد رواست
کاندر غمت چو برق بِشُد روزگارِ عمر
این یک دو دَم که مهلتِ دیدار ممکن است
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳۶
از ره مرو به جلوه ناپایدار عمر
کز موجه سراب بود پود و تار عمر
فرصت نمی دهد که بشویم ز دیده خواب
از بس که تند می گذرد جویبار عمر
برگ سفر بساز که با دست رعشه دار
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱
ای خرم از نوید قدومت بهار عمر
پژمرد در مفارقتت لالهزار عمر
این یک دو دم که دولت دیدار ممکن است
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
گیریم عمر خویش ز سر در زمان تو
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱
ای خرم از نوید قدومت بهار عمر
پژمرد در مفارقتت لالهزار عمر
این یک دو دم که دولت دیدار ممکن است
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
گیریم عمر خویش ز سر در زمان تو
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۲
غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر
وقتی که فوت شد نبود در شمار عمر
با هیچ کس وفا نکند شاهد حیات
پیداست از دورنگی لیل و نهار عمر
هرگز ندیده است کس از سایه اش نشان
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۴ - در ثنای عصمت کُبرای خدا حضرت فاطمه ی زهرا علیهما السلام
ای چهر بر فروخته ات، لاله زار عمر
بازآ که بی رخ تو خزان شد بهار عمر
عمرت دراز باد که آمد طرب فزا
با یاد روی و موی تو لیل و نهار عمر
سرو و گلی نیامده چون عارض و قدت
[...]
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۸۶
ای از خط تو سبز لب جویبار عمر
وز غنچۀ تو خرم و خندان بهار عمر
ای در محیط کون و مکان نقطۀ بسیط
رحمی که شد ز دائره بیرون مدار عمر
داغم من از فراغ تو از فرق تا قدم
[...]