×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۲
صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی
باشیم چند صورت دیوار زندگی؟
آب آرمیده می رود، اما به رفتن است
غافل مشو ز جلوه ی هموار زندگی
بی یاد مرگ، قطره ی آبی نمی خورد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۰۲
چشم خونبارست ابر نوبهار زندگی
آه افسوس است سرو جویبار زندگی
نیست غیر از لب گزیدن نقلی این پیمانه را
دردسر بسیار دارد میگسار زندگی
برگ او از دست افسوس و ثمر بار دل است
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۲۵
آسودگی مجو ز گرفتار زندگی
سرگشتگی است گردش پرگار زندگی
دردسر خمار بود حاصل حیات
خمیازه است خنده گلزار زندگی
تا در تو هست از آتش شهوت شراره ای
[...]
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۵
تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، بازآ که من
چون چراغ مرده ام در انتظار زندگی
محنتم افکنده از پا، ورنه بی تکلیف مرگ
همچو راحت می گریزم از دیار زندگی
چون نباشم در خزان زندگی بی شاخ و برگ؟
[...]