نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۳ - داستان نوشابه پادشاه بردع
شه آسایش و خواب را کار بست
دو لختی در چار دیوار بست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۰
خط مشکین تو نقش تازه ای بر کار بست
مصحف روی ترا شیرازه از زنار بست
از فروغ حسن نتوان کرد در رویش نگاه
جوش گل راه تماشایی بر این گلزار بست
جوش خون بی بخیه می سازد دهان زخم را
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱
بس که از زهر شکایت لب دل افگار بست
دل مرا چون بسته در جیب و بغل زنگار بست
عشرت فصل بهاران خنده واری بیش نیست
وقت نخلی خوش که پیش از غنچه بستن بار بست
شد ز پیوند تن افسرده، دل بی کسان به خاک
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » ابیات منتسب » شمارهٔ ۲۳
عکس رخ تو آینه را چون نگار بست
بر گرد شهر حسن ز آهن حصار بست
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲
می تواند در نظر نقش خیال یار بست
آنکه راه خواب را بر دیدهٔ بیدار بست
دل نهان در گرد الفت کرده از اندک غمی
بر رخ آیینه از آهی توان دیوار بست
می توانم کرد عرض حال دل از هر نگاه
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۱ - اثبات قدرت و ثبوت معاد جسمانی و رفع شبهه از منکرین معاد
گرچه کردارت ره گفتار بست
بر دهان و بر لبت مسمار بست
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۰ - حدیث:المجاز قنطرة الحقیقه
رفت و در بر جمله ی اغیار بست
دیده بر دیدار آن دلدار بست