×
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
کنون ای دایه دل پرداختم من
ترا دربان این درساختم من
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۳ - در بیرون کردن جبرئیل علیه السلام حضرت آدم صفی را از بهشت ونصیحت کردن جبرئیل اورا فرماید
حقیقت جسم و جان پرداختم من
ز دید خویشتن بشناختم من
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۰ - در خطاب کردن با روح القدس و فضایل آن گفتن و عجز و مسکینی آوردن و تسلیم شدن در همه احوال فرماید
یقین اینجا ترا بشناختم من
نمود خویش در تو باختم من
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
درونِ خانهٔ تو تاختم من
نمود خویشتن در باختم من
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
سر خود همچو گوئی باختم من
در این میدان عشق انداختم من
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۹۷ - جنگ کردن کنب کرن با هنومان و خوردن چندین هزار میمونان را و جنگ کردن میمونان با کنب کرن
که کار دشمنان ، خود ساختم من
سرخصمان به خاک انداختم من
فایز » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۴
به سیر باغ رفتم باختم من
نظر بر نوگلی انداختم من
الهی دیده فایز شود کور
که دلبر آمد و نشناختم من
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۳۲
به سیر باغ رفتم باختم من
نظر بر نو گلی انداختم من
الهی دیده فایز شود کور
که دلبر آمد و نشناختم من
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۱۳ - به افرنگی بتان دل باختم من
به افرنگی بتان دل باختم من
ز تاب دیریان بگداختم من
چنان از خویشتن بیگانه بودم
چو دیدم خویش را نشناختم من