مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶
ای یوسف آخر سوی این یعقوب نابینا بیا
ای عیسی پنهان شده بر طارم مینا بیا
از هجر روزم قیر شد دل چون کمان بد تیر شد
یعقوب مسکین پیر شد ای یوسف برنا بیا
ای موسی عمران که در سینه چه سیناهاستت
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۸۰
نام رخی کز مه رخان مثلش ندیدم در جهان
ما را بیاور عکس مه برخوان که گردد روشیت
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۳
فصل گلگشت چمن شد ای گل رعنا بیا
برگ عیش از کف مده، با ساغر و مینا بیا
ما غم انگیزیم، نه گل تاب ما دارد نه خار
تا نبینی باغ را پژمرده، پیش از ما بیا
دست می باید ز ایران شست پیش از سیر هند
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱
در دل ما گر نمی آیی به چشم ما بیا
از محیط اندیشه داری بر لب دریا بیا
خاک در چشمم زند نظاره همچون گردباد
ای نسیم پیرهن از دامن صحرا بیا
از طپیدن ریخت زیر دام بال و پر مرا
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴
ای بهارستانِ اقبال ای چمن سیما بیا
فصلِ سیرِ دل گذشت اکنون به چشمِ ما بیا
میکشد خمیازهٔ صبح انتظارِ آفتاب
در خمارآبادِ مخموران قدحپیما بیا
بحر هر سو رونهد امواج گردِ راهِ او ست
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵
چه فسردگی بلد تو شد که به محفل من و ما بیا
که گشود راه غنودنت که درین فسانهسرا بیا
نفسیست مغتنم هوس طربی و حاصل عبرتی
سر بام فرصت پر فشان چو سحر به کسب هوا بیا
تکوتاز و هم جنون عنان به سپهر میبردت کشان
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳
ای بهار ناز بهر زینت گلها بیا!
سیر دریا آرزو داری به چشم ما بیا!
کردهام دور از رخت تمهید سامان جنون
ای سویدای دلم را دافع سودا بیا!
از وفا داریم هر دم آرزوی مقدمت
[...]
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲ - آشیان عنقا
زین همرهان همراز من تنها تویی تنها بیا
باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا
یارب که از دریادلی خود گوهر یکتا شوی
ای اشک چشم آسمان در دامن دریا بیا
ما ره به کوی عافیت دانیم و منزلگاه انس
[...]