گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷

 

نگارم ار بگذارد ز رخ نقاب فرو

شود ز خجلت رخسارش آفتاب فرو

بطاق ابروی او ماه نو چو در نگرد

همانزمان که در آید رود ز تاب فرو

پر غراب نگویم بزلف او ماند

[...]

ابن یمین
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۸

 

عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو

چنانکه از ورق گل چکد گلاب فرو

خطت چو سنبل مشگین بود سحرخیزی

گرفته هر طرفش نور آفتاب فرو

برآمدی چو مه چارده بگوشه ی بام

[...]

بابافغانی