اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸
شکر، زلعل تو در لولوی خوشاب شکست
صبا بزلف تو ناموس مشک ناب شکست
شب شکسته چو در موکب مه تو براند
مه از کمال کرشمه بر آفتاب شکست
دو جزع ما، چو گهر بار گشت مهر عقیق
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳
نشاط عید گدا عجب پادشا بشکست
شد از معانقه چین بر رخ قبا بشکست
چنان به یک دگر آمیختند شیخ و ندیم
که مست شیشه در آغوش پارسا بشکست
رییس و قاضی و مفتی به رقص برجستند
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۰
خمار وصل، دلم را ز اضطراب شکست
ز موج رعشه به کف ساغر شراب شکست
پیاله از کف دشمن مگیر، رحمی کن
که استخوان به تن من ز پیچ و تاب شکست
مباش در پی نخوت، نگاه کن که چه دید
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۵
کدام زهره جبین گوشه نقاب شکست؟
که رعشه ساغر زرین آفتاب شکست
نقاب شرم تو خواهد به یک طرف افتاد
نمی شود نخورد فرد انتخاب، شکست
کسی کز آن لب میگون به باده قانع شد
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۰۸
به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست
به جای عارض گل، رنگ آفتاب شکست
میان درد تو، دارم نهان شکسته دلی
خوش است بخت سبویی که در شراب شکست
گرفته گرد کسادی، دکان زلف تو را
[...]