گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۸ - ناصر بخارایی علیه الرحمه

 

اگر پروانهٔ عشقی در آتش بال و پر می‌زن

که اینجا حضرت عشق است بال و پرنمی‌گنجد

ترا زحمت شد ای زاهد که بشکستی سبویِ من

که من زان باده سرمستم که درساغر نمی‌گنجد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۹ - نشانی دهلوی

 

هر قوم راست راهی، دینی و قبله گاهی

من قبله راست کردم برسمت کج کلاهی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۹ - نشانی دهلوی

 

مرا هر شب چو دزدان خواب گرد چشم تر گردد

دلم را با غمت بیدار بیند باز برگردد

دوست آنست کو معایبِ دوست

همچو آیینه رو برو گوید

نه که چون شانه با هزار زبان

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۰ - نعیمی مشهدی قُدِّسَ سِرُّه

 

نور رخت افتاد شبی در دل منصور

فریاد اناالحق ز سموات برآمد

در صومعه تا زمزمهٔ عشق تو افتاد

صوفی چو من از توبه و طامات برآمد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۰ - نعیمی مشهدی قُدِّسَ سِرُّه

 

وجودم زمانی که پیدا نبود

بجز مظهر حق تعالی نبود

به مصر وجود آن زمان آمدم

که با یوسفِ جان زلیخا نبود

فرشته مرا سجده آن روز کرد

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۲ - وحشت بختیاری

 

ای غم دوست چسان با توتوان برد به سر

که نه در حوصله گنجی و نه ازیاد روی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۴ - واله داغستانی

 

بگشای سر ترکش مژگان جگردوز

شاید که رسد چاکِ دل ما به رفویی

خوش آنکه به طوف حرم میکده آیم

گه پای خمی بوسم و گه دست سبویی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۴ - واله داغستانی

 

چاک می‌شد به برت خرقهٔ تقوی چون ما

گر تو هم می‌شدی ای شیخ گرفتارِ کسی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۴ - واله داغستانی

 

چون به قاف عدمم راه تماشا افتاد

هر کجادیده گشودم همه عنقا دیدم

قطره بودم سر هم چشمی بحرم می‌بود

نظر از خویش چو بستم رهِ دریا دیدم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۴ - واله داغستانی

 

اندیشه کسی راه به کنه تو ندارد

هرچیز که هست از تو نشان هست ونشان نیست

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۶۴۷
۶۴۸
۶۴۹
۶۵۰
۶۵۱
۷۷۰