ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - هیچ دلی از محبت خالی نیست
ز عشق است آمد شد ماه و مهر
درنگ زمین و شتاب سپهر
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - هیچ دلی از محبت خالی نیست
سر حب ازلی در همه اشیا ساری است
ورنه بر گل نزدی بلبل بیدل فریاد
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
باده خاک آلودتان مجنون کند
صاف اگر باشد ندانم چون کند
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
گر غالیه خوشبو شد، در گیسوی او پیچید
ور وسمه کمانکش شد، در ابروی او پیوست
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
مدعی خواست که آید به تماشا گه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
امروز در آن کوش که بینا باشی
حیران جمال آن دل آرا باشی
شرمت بادا چو کودکان در شبها
تا چند در انتظار فردا باشی
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
حجاب چهره جان می شود غبار تنم
خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم
چنین فقس نه سزای چو من خوش الحانی است
روم به گلشن رضوان، که مرغ آن چمنم
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
عشق است هر چه هست بگفتیم و گفته اند
عشقت به وصل دوست رساند به ضرب دست
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
جز محبت هر چه بردم سود در محشر نداشت
دین و دانش عرضه کردم کس به چیزی برنداشت
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
ای به یادت تازه جان عاشقان
ز آب لطفت تر، زبان عاشقان
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
به امید تو من امیدها را
بر اوراق فراموشی نوشتم
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
من خاک ره آنکه ره کوی تو پوید
من کشته آن دل که گرفتار تو باشد
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
کوی جانان را که صد کوه و بیابان در ره است
رفتم از راه دل و دیدم که ره یک گام بود
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
شوق لبت برد از یاد حافظ
درس شبانه و ورد سحرگاه
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
گر به اقلیم عشق رو آری
همه آفاق گلستان بینی
بر همه اهل آن زمین به مراد
گردش دور آسمان بینی
آنچه بینی دلت همان خواهد
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
چشم را از غیر و غیرت دوخته
همچو آتش خشک و تر را سوخته
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
خاک درت بهشت من مهر رخت سرشت من
عشق تو سرنوشت من، راحت من رضای تو
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
دنیا و دین و جان و دل
از من برفت اندر غمت
جایی که سلطان خیمه زد
غوغا نباشد عام را
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
گر بی توام به دامن، نقد دو کون ریزند
دامان بی نیازی، بر این و آن فشانم