سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۴۹۳- مولانا دعایی مشهدی
سلطان ملک حسنی و من داد میکنم
دو لعل یار که با یکدیگر زبان دارند
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۴۹۴- وفایی تونی
حدیث کشتن ما هر دو در میان دارند
نشسته طوطی خط بر لب لعل شکر بارش
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۴۹۶- مولانا یوسف طبیب خوافی
گشتیم از این واقعه بسیار پریشان
فکر سامان دارم و از یار دور افتاده ام
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۴۹۸- فیضی یزدی
آری بدل نرفت کسی از دیار خویش
گر نباشد با منت مهر و وفا کاینهم خوش است
من بآنها پر مقید نیستم اینهم خوش است
گوشه میخانه جای با صفایی بوده است
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۴۹۹- مولانا قطبی گنابادی
بی تکلف گوشه میخانه جایی بوده است
اگر صد ره روم در کوی او نادیده دیدارش
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۱- مولانا غیاثی تونی
دردها دارم که آگه نیستند از درد من
بوقت رحلتم چون ضعف برقوت شود غالب
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۲- مولانا قطبی تونی
من وچشم حمایت از علی بن ابی طالب
ز شربت خانه یسقون فیها تا شوی شارب
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۳- مولانا نگاهی هروی
طلب سرچشمه آن، از علی بن ابی طالب
با بتان دل شرح درد بینوایی میکند
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۴- مولانا عشقی تهرانی
بینوایی از در دلها گدایی میکند
آشکارا کرده اشک دیده ام عشق نهان
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۵- مولانا افضل سارانی تهرانی
وه! شده افسانه آخر در میان مردمان
تا باغ حسن تازه شد از نو بهار عشق
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۶- مولانا و اصلی سارانی تهرانی
گل ها شکفت بر رخم از لاله زار عشق
نازکم کن به تبسم مکش ای یار مرا
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۷- مولانا رحیمی تهرانی
پیش اغیار مکن بهر خدا خوار مرا
طمع زوصل بریدم به هجر خو کردم
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۸- مولانا غفوری رازی
وداع خوشدلی و ترک آرزو کردم
سیرتی گر هست خوبانرا بود بسیار خوب
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۰۹- مولاناجانی تهرانی
ورنه صورت مینماید بر در و دیوار خوب
زلف خم در خم او دیدم و از کار شدم
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۱۱- مولانا دهقانی تهرانی
بهر نثار برکف خود جان نهاده ایم
لعل لب تو جانا جامیست پر ز باده
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۱۲- مولانا نیستی رازی
یارب! بود که؟ بینم لب بر لبم نهاده؟
بی لب لعلت به بزمی جام نتوانم گرفت
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۱۳- مولانا روحی رازی
با تو ای آرام جان آرام نتوانم گرفت
نشان دهند رقیبان مرا وفا از تو
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۱۴- مولانا وفایی رازی
ندیده ام من بیدل بجز جفا از تو
ای که گویی بمن آن عارض زیبا منگر
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۱۹- مولانا خموشی رازی
ای درد تو سرمایه ی درمان کسی
وی جمع ز تو دل پریشان کسی
فریاد ز دست تو که از سنگدلی
یکدم نکنی گوش بافغان کسی
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۵۲۰- مولانا همدمی تهرانی
گر رسد هر دم جفا، ز آن یار خوش میآمدم
هر چه از خوبان رسد بسیار، خوش میآمدم