عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۸۸
بکوه ساوه (ساده) ز تو مرگ بر نخواهد گشت
همی دراید در روی تو از آن آژنگ
اگر نخواهی بر دشت ساوه شو بنشین
وگر بخواهی درشو بقلعۀ بشلنگ
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۸۹
به هیچ در نروی تا در آن نیابی سود
به هیچکس نروی تا در آن نبینی رنگ
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۰
ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ
پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۱
چو دیلمان زره پوش شاه مژگانش
بتیر و زوبین بر پیل ساخته خنکال
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۲
هیون چو جنگ بر آورد و یون فکند بر او
بگوش جنگ نماید همی خیال دوال
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۳
مگر ز چشمۀ خورشید روز دولت تو
ندید خواهد تا روزگار حشر زوال
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۴
شاها هزار سال بعزّ اندرون بزی
وانگه هزار سال بملک اندون ببال
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۶
چرا بگرید زار ار نه غمگنست غمام
گریستنش چه باید که شد جهان پدرام
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۷
سخاوت تو ندارد درین جهان دریا
سیاست تو ندارد بر آسمان بهرام
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۸
عجب دو چیز بیک چیز داد یک چیزش
بملک داد سر تیغ او قرار و قوام
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۹
دو چیز را حرکاتش همی دو چیز دهد
علوم را درجات و نجوم را احکام
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۰
سه چیز را بگرفتند از سه چیز همه
ز دولت اصل و ز حق صحبت وز فخر سنام
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۱
چهار چیز بدو چیز داد نیز هم او
بخلق زهد و امان و بدین صلاح و نظام
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۲
چون به ایشان باز خورد آسیب شاه کامیاب
جنگ ایشان عجز گشت و سحر ایشان بادزم
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۳
سر زلف مشکین جانان من
مرا کشت و پیچید بر جان من
ایا ترک سیمین تن سنگدل
هویدا بتو راز پنهان من
دو ابرند زلف تو و چشم من
[...]
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۴
بکرد با دل تو ای ملک وفا بیعت
بکرد با سیر پاک تو هنر پیمان
ز طبع و دست تو گیرد همی سخا حجت
ز خاطر تو نماید همی خطر برهان
بطاعت تو نیارد همی قضا غفلت
[...]
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۵
تو آن شاهی که اندر شرق و در غرب
جهود و گبر و ترسا و مسلمان
همی گویند در تسبیح و تهلیل
که یا رب عاقبت محمود گردان
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۶
پاسخی ده تا نشان یابم ز ناپیدا دهان
در جهان هرگز که دید از چیز ناپیدا نشان
مردمان پیدا دهان دارند و ناپیدا سخن
تو چرا پیدا سخن داری و ناپیدا دهان
عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۷
آیین عجم رسم جهاندار فریدون
بر شاه جهاندار فری باد و همایون