گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۹ - باز تقریر ابلیس تلبیس خود را

 

از ضعیفی چون نتواند راه رفت

خلق گوید تُخَمه‌ست از لوت زفت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۴ - بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست

 

در جمادات این چنین حیفی نرفت

زد در آن ناکفو امیر داد نفت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ

 

پس فقیر آن شیخ را احوال گفت

عذر را با آن غرامت کرد جفت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

چون گیاهش خورد حیوان گشت زفت

گشت حیوان لقمهٔ انسان و رفت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

هیچ در گوش کسی زیشان نرفت

کین طمع آمد حجاب ژرف و زفت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیل‌بچه از حرص و ترک نصیحت ناصح

 

مهرِ داناییش جوشید و بگفت

خوش سلامیشان و چون گلبن شکفت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴ - بازگشتن به حکایت پیل

 

این بگفت و خیربادی کرد و رفت

گشت قحط و جوعشان در راه زفت

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴ - بازگشتن به حکایت پیل

 

چند باری گرد او گشت و برفت

مر ورا نازرد آن شه‌پیل زفت

مولانا
 
 
۱
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۶۸
sunny dark_mode