پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان
چه خواهم داشت غیر از ناله و آه
چه خواهم کرد با این عمر کوتاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۹ - کارآگاه
گربه چو دید آن ره و رسم تباه
پای کشان، کرد به انبار راه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۳ - کرباس و الماس
بدو الماس گفت، ای یار خودخواه
نه تنهائی، رفیقی هست در راه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۴ - کعبهٔ دل
درین درگاه، هر سنگ و گل و کاه
خدا را سجده آرد، گاه و بیگاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۴ - کعبهٔ دل
ترا گر دوستدارند اختر و ماه
مرا یارند عشق و حسرت و آه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۲ - گرگ و شبان
دراز آن خواب و عمر گله کوتاه
ز خون هر روز، رنگین آن چراگاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای
این دعا میکرد و میپیمود راه
ناگه افتادش به پیش پا، نگاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - گل خودرو
ز گلشن بر کنندت، خواه ناخواه
کنندت پایمال، اندر گذرگاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم
گلی، خندید در باغی سحرگاه
که کس را نیست چون من عمر کوتاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش
در شکسته، حجره و ایوان سیاه
نه چراغ و نه بساط و نه رفاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش
سر بگردید از غم و دل شد تباه
ای خدا، با سر دراندازش بچاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خرد بیگناه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
تند بادی، کرد سیرش را تباه
روزگار اهل کشتی شد سیاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
تا که خود بشناختند از راه، چاه
چاهها کندند مردم را براه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان
دیده را بستی و افتادی بچاه
ره شناسا، این تو و این پرتگاه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۶ - نا آزموده
گفت، چون رفتم بمحضر صبحگاه
روستائی زادهای آمد ز راه