گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲

 

پس آنگه سر یک رمه بی‌گناه

به خاک اندر آرد ز بهر کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲

 

چو از پیش دستان برون شد سپاه

خبر شد به اغریرث نیک خواه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲

 

بیاراست دستان همه دستگاه

شد از خواسته بی‌نیاز آن سپاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

به کردار کشتیست کار سپاه

همش باد و هم بادبان تخت شاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

سپهدار دستان و یکسر سپاه

ترا خواستند ای سزاوار گاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

بیامد به نزدیک ایران سپاه

به سر بر نهاده کیانی کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

دو لشکر بران گونه تا هشت ماه

به روی اندر آورده روی سپاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

وزین روی ترکان نجویند راه

چنین بخش کردند تخت و کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

بیامد نشست از بر تخت و گاه

به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

که بگذار جیحون و برکش سپاه

ممان تا کسی برنشیند به گاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

که روی زمین را کنم بی‌سپاه

که خون بارد ابر اندر آوردگاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۳

 

ز ایران بیامد دمادم سپاه

ز راه بیابان سوی رزمگاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۳

 

پراگنده شد رای بی تخت شاه

همه کار بی‌روی و بی‌سر سپاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

ز ترکان طلایه بسی بد براه

رسید اندر ایشان یل صف پناه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

جوانی به کردار تابنده ماه

نشسته بران تخت بر سایه‌گاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

چو دیدند مر پهلوان را به راه

پذیره شدندش ازان سایه‌گاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

تهمتن چو بشنید از خواب شاه

ز باز و ز تاج فروزان چو ماه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۱

 

ز نالیدن بوق و بانگ سپاه

تو گفتی که خورشید گم کرد راه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲

 

درفشش سیاهست و خفتان سیاه

ز آهنش ساعد ز آهن کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲

 

یکی مژده بردند نزدیک شاه

که رستم بدرید قلب سپاه

فردوسی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۶۳۴
sunny dark_mode