گنجور

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ

 

چو محبوب خود را سیه روز دید

ز گلشن، بیکبارگی پا کشید

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ

 

بدین گونه چون داد پند و نوید

شد از صفحهٔ بوستان ناپدید

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان

 

مور مغرور، این حکایت چون شنید

گفت، تا زود است باید رفت و دید

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - نا اهل

 

نوگلی، روزی ز شورستان دمید

خار، آن گل دید و رو در هم کشید

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - نا اهل

 

خار دیدستی که گل دید و رمید

گل شنیدستی که شد خار و خلید

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » غزلها - جلد سوم » رشتهٔ هوس

 

سیاهکاری ما کم نشد ز موی سپید

به ترک خواب نگفتیم و صبحدم خندید

ز تیغ بازی گردون هواپرستان را

نفس برید ولی رشته هوس نبرید

چو مفلسی که به دنبال کیمیا گردد

[...]

رهی معیری
 

رهی معیری » ابیات پراکنده » اندام او

 

به مهر و ماه چه نسبت فرشته روی مرا؟

سخن مگو که مرا نیست تاب گفت و شنید

کجا به نرمی اندام او بود مهتاب؟

کجا به گرمی آغوش او بود خورشید؟

رهی معیری
 

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۳۹ - موی سپید

 

موی سپید، آیت پیری است در جهان

گوش تو از سپیدی مو شکوه‌ها شنید

لیکن سیاه‌روزی من بین که بر سرم

مویی به جا نماند که پیری کند سپید

رهی معیری
 

رهی معیری » منظومه‌ها » راز شب

 

گفتمش: ای روی تو صبح امید

در دل شب بوسه ما را که دید؟

رهی معیری
 

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۲۶ - دلدادگان من (اقتباس از ترانه‌های بیلیتس)

 

چون که دلداده نخستم، دید

ریخت در پای من، به دست امید

رهی معیری
 
 
۱
۳۴۴
۳۴۵
۳۴۶
sunny dark_mode