گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

چو در مرو گزین شد شاه شاهان

دلش خرم به روی ماه ماهان

ز روی ویس بودی آفتابش

ز موی ویس بودی مشک نابش

نشسته شاد روزی با دلارام

[...]

۱۷۰ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۷ - در مدح جلال الدین شروان شاه اخستان

 

جو به جو راز جهان بنمود صبح

مشک جو جو از دهان بنمود صبح

صبح گوئی زلف شب را عاشق است

کز دم عاشق نشان بنمود صبح

در وداع شب همانا خون گریست

[...]

۱۷۰ بیت
خاقانی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۸ - نشاط کردن اسکندر با کنیزک چینی

 

بیا ساقی آن آب آتش خیال

درافکن بدان کهرباگون سفال

گوارنده آبی کزین تیره خاک

بدو شاید اندوه را شست پاک

شبی روشن از روز و رخشنده‌تر

[...]

۱۷۰ بیت
نظامی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - یک قصیده

 

ای جلالت خلوت از اغیار تنها ساخته

حکمت تو از کرم دی کار فردا ساخته

پرده از روی صفات ذات خود برداشته

آنچه پنهان بود در علم آشکارا ساخته

عقل کل بگشوده بر خورشید ذاتت روزنی

[...]

۱۷۰ بیت
نظیری نیشابوری
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

بگو عارف به من ز احبابِ طهران

که می بینم همه شب خوابِ طهران

بگو آن کاظمِ بد آشتیانی

اواخر با تو الفت داشت یا نی

کمال السلطنه حالش چطور است

[...]

۱۷۰ بیت
ایرج میرزا