گنجور

 
۱
۲
۳
۲۰
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱

 

ای عقل گرفته از رخت فال

بر زلف تو وقف جان ابدال

از زلف تو حل نمی‌توان کرد

یک شکل ز صد هزار اشکال

شرح سر زلف تو دهم من

[...]

۲۰ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب پنجم: در بیان توحید به زبان تفرید » شمارهٔ ۱

 

ماییم که نیست غیر ما، اینْت کمال!

مشغول جمال خویشتن، اینْت جمال!

میپنداری ما به تو اندر نگریم

خود کی بینیم غیر خود، اینْت محال!

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۹

 

بگذر ز حس و خیال،‌ای طالب حال

تا هر دو جهان جلال بینی و جمال

زیرا که تو هرچه در جهان میبینی

جز وجه بقا همه سرابست و خیال

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۶۶

 

مائیم و میی و مطربی مشکین خال

بی هجر میسَّر شده ایام وصال

با سیمبری نشسته در باد شمال

زین آب حرام خون خود کرده حلال

۲ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص

 

کرده چاهی خشک را در خشک سال

قطرهٔ آب دهانش پر زلال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص

 

تا دم آخر که بر می‌گشت حال

شوق کرد از حضرت عزت سؤال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص

 

در شدن گفته ارحنا یا بلال

تا برون آیم ازین ضیق خیال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در تعصب گوید » حکایت چوب خوردن بلال

 

خورد بر یک جایگه روزی بلال

بر تن باریک صد چوب و دوال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » آغازکتاب » مجمع مرغان

 

قسم خلقان زان کمال و زان جمال

هست اگر بر هم نهی مشت خیال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت بلبل » حکایت بلبل

 

گل اگر چه هست بس صاحب جمال

حسن او در هفته‌ای گیرد زوال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت بط » عقیدهٔ دیوانه‌ای درباره دو عالم

 

کرد از دیوانه‌ای مردی سؤال

کاین دو عالم چیست با چندین خیال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت کوف » حکایت مردی که پس از مرگ حقه‌ای زر او بازمانده بود

 

گفت فرزندش کزو کردم سؤال

کز چه اینجا آمدی بر گوی حال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » پرسش مرغان

 

جملهٔ مرغان چو بشنیدند حال

سر به سر کردند از هدهد سؤال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » پرسش مرغان

 

چون کسی را نیست چشم آن جمال

وز جمالش هست صبر لامحال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت پادشاهی که بسیار صاحب جمال بود

 

پادشاهی بود بس صاحب جمال

در جهان حسن بی‌مثل و مثال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت پادشاهی که بسیار صاحب جمال بود

 

ور کسی اندیشه کردی زان وصال

عقل و جان برباد دادی زان محال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت پادشاهی که بسیار صاحب جمال بود

 

پادشاه تست بر قصر جلال

قصر روشن ز آفتاب آن جمال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت پادشاهی که بسیار صاحب جمال بود

 

گر ترا سیمرغ بنماید جمال

سایه را سیمرغ بینی بی‌خیال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

شیخ بود او در حرم پنجاه سال

با مرید چارصد صاحب کمال

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

بر سپهر حسن در برج جمال

آفتابی بود اما بی‌زوال

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
۲۰
 
تعداد کل نتایج: ۳۸۳