عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و العشرون
سالک آمد پیش حیوان دردناک
نه امید امن ونه بیم هلاک
طالب اوحی شده دل پر شعاع
سبع هشتم باز میجست از سباع
گفت ای جویندگان راهبر
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
شیر دین سفیان ثوری شمع شرع
گفت قوم خویش را کای جمع شرع
لذت و خوشّی خوردن در طعام
بیش چندان نیست کز لب تا بکام
این قدر ره صبر کن آسان بود
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
موسی عمران یکی شاگرد داشت
کو به استادی بسی سر میفراشت
شد به شهری دور از موسی مگر
مینیامد دیرگاه از وی خبر
جست بسیاری ازو موسی نشان
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
آن یکی را دیگری سخت
بز گرفتی تو مرا ای شور بخت
گفت مجنونیش چون هستی تو خر
گر بزی بیشت نگیرد غم مخور
هرکه او صورت پرستی پیشه کرد
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
بود برنائی بغایت کاردان
تیز فهم و زیرک و بسیار دان
از شره پیوسته در تحصیل بود
سال تا سالش دو شب تعطیل بود
با همه خلق جهان کاری نداشت
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
در رهی میشد سنایی بیقرار
دید کناسی شده مشغول کار
سوی دیگر چون نظر افکند باز
یک مؤذن دید در بانگ نماز
گفت نیست این کار خالی از خلل
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
مرگ را مردی بجان مشتاق شد
پیش خواجه بوعلی دقاق شد
گفت من از دست شیطان رجیم
می ندارم ذرهٔ از مرگ بیم
هر دمم جان گوئیا شیطان برد
[...]