نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۶ - آمدن فرشتهٔ آب به جهت یاری
شد فرشته باد بر مرکز نوان
که فرشته آب شد سویش روان
گفت: کای در بحر موسی را دلیل
سوی تو آورده ام صد رود نیل
هین فروزان سیل ها در غرب و شرق
[...]
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۸ - آمدن فرشتهٔ ابر به جهت یاری
شد فرشته ارض سوی آسمان
که فرشته ابر باز آمد دمان
گفت کای باران رحمت را تو ابر
در شگفتی مانده از صبر تو صبر
این جفاها را تحمل تا به کی؟
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۵
چند در بند کشم این دلِ هرجایی را
بیش از این صبر نباشد سرِ سودایی را
غمت آن روز که در کلبهٔ دل بار انداخت
به ادب عذر نهادیم شکیبایی را
مُصحَفِ روی تو با این خطِ زیبا چه عجب
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳
گر باده کشانرا طرب از باده ناب است
روی تو بصد بار مرا به ز شراب است
دل رفت مرا خرقه و سجاده و تسبیح
در دجله بریزید که بغداد خراب است
هین دفتر دانائی من پاک بشوئید
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶
یاد موی توام از دیده به در مینرود
خط محویست که از روی قمر مینرود
آنکه گوید به سر آرم هوس زلف دراز
ما هم این تجربه کردیم به سر مینرود
صدق پیش آر که دایم نرود عشوه به کار
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹
خیل خیال تست که بر چشم ما رود
یا تخت جم که بر سر مور از هوا رود
یغمای دین و دل گذرد ایدل فکار
سر بر مکن ز دیده که در زیر پا رود
رفتی و سیل اشک جگرگون ز سرگذشت
[...]
نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۷۱ - تضمین
منم امروز که در صنعت عشق استادم
آه جانکاه مرا تیشه و من فرهادم
بعث نیست در این دیر کهن فریادم
فاش میگویم و ازگفتۀ خود دلشادم
بندۀ عشقم و از هر دو جهان آزادم
[...]
نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا
کدام قصه دهم شرح و زار و زار بنالم
ز جور شمر دغا یا ز هجر یار بنالم
کدام سر و ببالای نازنین تو ماند
که من بسایۀ آن سرو جویبار بنالم
هزار سال گرم باشد عمر ایگل رعنا
[...]