گنجور

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۲۵ - گریه کن

 

گریه کن که گر سیل خون گری ثمر ندارد

ناله ای که ناید ز نای دل اثر ندارد

هر کسی که نیست اهل دل ز دل خبر ندارد

دل ز دست غم مفر ندارد

دیده غیر اشک تر ندارد

[...]

۲۴ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۲۶

 

ای دست حق پشت و پناهت بازآ

چشم آرزومند نگاهت بازآ

وی تودۀ ملت سپاهت بازآ

قربان کابینۀ سیاهت بازآ

سرخ و سفید و سبز و زرد و آبی

[...]

۲۴ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۲۷

 

تا رخت مقید نقاب است

دل چو پیچه ات به پیچ و تاب است

مملکت چو نرگست خراب است

چارۀ خرابی انقلاب است

یا درستی اندر انتخاب است

[...]

۲۴ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۱۳ - زرتشت

 

به نام آنکه در شأنش کتاب است

چراغ راه دینش آفتاب است

مهین دستور دربار خدایی

شرف‌بخش نژاد آریایی

دو تا گردیده چرخ پیر را پشت

[...]

۲۴ بیت
عارف قزوینی