گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۸

 

عروس ماه نوروزی چه کرد آن دانۀ گوهر؟

که نورش ماه تابان بود و سعدش زهرۀ ازهر

هزاران صورت رنگین نگاریده برو مانی

هزاران پیکر طبعی بر آورده از و آزر

بر آن هر صورتی رخشان ، زمشک لعلگون صدره

[...]

۶۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۹

 

به فال همایون و فرخنده اختر

به بخت موفی و سعد موفر

به وقتی که هست اندر او فال خوبی

به روزی که هست اندر او سعد و اکبر

به بزم نو، اندر سرای نو آمد

[...]

۶۳ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۰

 

ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر

دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر

ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست

باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر

ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست

[...]

۵۴ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۱

 

عید شاداب درختیست که تا سال دگر

از گل و میوۀ او بوی همی یابی و بر

بوی آن گل بترازد چو خرد کار دماغ

بر آن میوه بتازد چو خرد سوی جگر

زین گل و میوه همان به که یکی گیرد بار

[...]

۲۰ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۲

 

بفال سعد و خجسته زمان و نیک اختر

نشسته بودم یک شب بباغ وقت سحر

ز باختر شده پیدا سر طلایۀ روز

کشیده لشکر شب جوق جوق زس خاور

فلک چو بیضۀ عنبر نمود و انجم او

[...]

۶۷ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۳

 

همایون جشن عید و ماه آذر

خجسته باد بر شاه مظفر

امیر انشاه بن قاورد جغری

جمال دین و دین را پشت و یاور

خداوندی ، کجا کوته نماید

[...]

۶۴ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۴

 

چه روز بود که آن ، ماهروی سیمین بر

برسم تعبیه بیرون گذشت بر لشکر ؟

حمایلی ز زر خسروانه اندر کتف

بلا رگی کهن آزموده اندر بر

برنگ چهرۀ من بر حمایلش کوکب

[...]

۵۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۵

 

از آن دو عارض سوسن نمای لاله اثر

بنفشه‌وار فرو برده‌ام به زانو سر

ز فرقت رخ او بسکه خون همی بارم

بسان چشم همایست چشم من بصور

بنفشه رویم و سیمین سرشک از آنکه بتم

[...]

۱۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۴۸

 

چون لعل کند سنان سر از خون جگر

وز تیغ کبود تو بجنبد گوهر

گر ز آب روان بود عدو را پیکر

در آتش زخم تو شود خاکستر

۲ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۴۹

 

عشن تو مرا توانگری آرد بر

از دیده بلؤلؤ و ز رخسار بزر

با عشق توام عیش خوشست ، ای دلبر

آری ز توانگری چه باشد خوشتر ؟

۲ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۵۰

 

گر عشق تو بر من آورد رنج بسر

در حشر ز خون من نپرسد داور

آری بحساب خون خویش ، ای دلبر

با تو سخن و ره نبود در محشر

۲ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

طرب افزای بهار آمد و نوروز رسید

باز باید شد بر راه طرب پیش بهار

۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

مطرب از رامش چون زهره نباید پرداخت

ساقی از گردش چون چشم نشاید بی کار

۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

شب و روز از می و شادی و سماع دلبر

نبود خوب تهی دست و دل و گوش و کنار

۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

خاصه نوروز مرا گفت که اندر سفرست

این پیام از من در مجلس صاحب بگزار

۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

که بهار آمد و از بهر عروسان چمن

با خود آورد بسی مرسله و تاج و سوار

۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

همچو ملک از سر کلک تو جهان از پی او

هر زمان بینی آراسته تر کرده شعار

۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

گاه در جلوه بگردند عروسان چمن

گاه در پرده بخندند بتان گلزار

۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

دامن برقع هر لاله براندازد باد

گوشۀ هودج هر غنچه فرو گیرد خار

۱ بیت
ازرقی هروی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

افسر خویش مکلل کند اکنون گلبن

کمر خویش مرصع کند اکنون کهسار

۱ بیت
ازرقی هروی
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۷۲