گنجور

 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
۴۴
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۶ - سرود گفتن نیکسا از زبان شیرین

 

منم در پای عشقت رفته از دست

به خلوت خورده می‌، تنها شده مست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۷ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو

 

اگر چه کار خسرو می‌شد از دست

چو خود را دستگیری دید‌، بنشست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه

 

بسی سوگند خورد و عهدها بست

که بی کاوین نیارد سوی او دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه

 

گهی بر نار سیمینش زدی دست

گهی لرزید چون سیماب پیوست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

اگر کالای صد بکری برَد مست

به هشیاری هشیاران کشد دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

در آورد از سر مستی به دو دست

فتاد آن جام و شیشه هر دو بشکست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

چه‌گویم چون شکر؟ شکر کدامست؟

طبرزد نه که او نیزش غلام است

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

به خوزستان درآمد خواجه سرمست

طبرزد می‌ربود و قند می‌خست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

گهی باز سپید از دست شه جَست

تذرو باغ را بر سینه بنشست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

ملک روزی به خلوتگاه بنشست

نشاند آن لعبتان را نیز بر دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۵ - تمثیل موبد دوم

 

شکنجه گرچه پنجه‌اش را کند سست

کند سر‌پنجه را در کنگره چست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۹ - گفتن چهل قصه از کلیله و دمنه با چهل نکته

 

مرغ ماهی‌خوار و خرچنگ

به خود‌کشتن توان زین خاک‌دان رَست

چنانک آن پیر‌ماهی ز‌آفت شست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو

 

سرم تاج از سرافرازان ربوده‌ست

خلف بس ناخلف دارم چه سود است‌؟

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو

 

تو در دستی‌، اگر دولت شد از دست

چو تو هستی‌، همه دولت مرا هست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را

 

بت زنجیر‌موی از سیمگون دست

به زنجیر زرش بر مهره می‌بست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را

 

جهان می‌گفت کامد فتنه سرمست

سیاهی بر لبش مسمار می‌بست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را

 

برآید ناگه ابری تند و سرمست

به خون‌ریز ریاحین تیغ در دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را

 

چو شه را کرده بود آرایشی چست

به کافور و گلاب اندام او شست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو

 

کشیده سرمه‌ها در نرگس مست

عروسانه نگار افکنده بر دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو

 

در گنبد به روی خلق در بست

سوی مهد ملک شد دشنه در دست

۱ بیت
نظامی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
۴۴
 
تعداد کل نتایج: ۸۷۰
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود