نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۶ - سرود گفتن نیکسا از زبان شیرین
منم در پای عشقت رفته از دست
به خلوت خورده می، تنها شده مست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۷ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
اگر چه کار خسرو میشد از دست
چو خود را دستگیری دید، بنشست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه
بسی سوگند خورد و عهدها بست
که بی کاوین نیارد سوی او دست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه
گهی بر نار سیمینش زدی دست
گهی لرزید چون سیماب پیوست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
اگر کالای صد بکری برَد مست
به هشیاری هشیاران کشد دست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
در آورد از سر مستی به دو دست
فتاد آن جام و شیشه هر دو بشکست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
چهگویم چون شکر؟ شکر کدامست؟
طبرزد نه که او نیزش غلام است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
به خوزستان درآمد خواجه سرمست
طبرزد میربود و قند میخست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
گهی باز سپید از دست شه جَست
تذرو باغ را بر سینه بنشست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
ملک روزی به خلوتگاه بنشست
نشاند آن لعبتان را نیز بر دست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۵ - تمثیل موبد دوم
شکنجه گرچه پنجهاش را کند سست
کند سرپنجه را در کنگره چست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۹ - گفتن چهل قصه از کلیله و دمنه با چهل نکته
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو
سرم تاج از سرافرازان ربودهست
خلف بس ناخلف دارم چه سود است؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو
تو در دستی، اگر دولت شد از دست
چو تو هستی، همه دولت مرا هست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را
بت زنجیرموی از سیمگون دست
به زنجیر زرش بر مهره میبست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را
جهان میگفت کامد فتنه سرمست
سیاهی بر لبش مسمار میبست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را
برآید ناگه ابری تند و سرمست
به خونریز ریاحین تیغ در دست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را
چو شه را کرده بود آرایشی چست
به کافور و گلاب اندام او شست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو
کشیده سرمهها در نرگس مست
عروسانه نگار افکنده بر دست
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو
در گنبد به روی خلق در بست
سوی مهد ملک شد دشنه در دست