گنجور

 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۴۴
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۵ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

چو من گنجی که مهرم خاک نشکست

به سردستی نیایم بر سر دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۵ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

سخن تا چند گویی از سر‌ِ دست‌؟

همانا هم تو مستی هم سخن مست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۶ - پاسخ خسرو شیرین را

 

مفرح هم تو دانی کرد بر دست

که هم یاقوت و هم عنبر تو را هست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

به نیروی تو بر بدخواه پیوست

علَم را پای باد و تیغ را دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

به بالای تو دولت را قبا چست؟

به بازوی تو گردون را کمان سست؟

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

چو مستی دارم و دیوانگی هست

حریفی ناید از دیوانهٔ مست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

مرا شیرین بدان خوانند پیوست

که بازی‌های شیرین آرم از دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

نَبیذی قاتلم، بگذارم از دست

که از بویم بمانی سال‌ها مست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۸ - بازگشتن خسرو از قصر شیرین

 

گهی می‌زد ز تندی دست بر دست

گهی دستارچه بر دیده می‌بست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۸ - بازگشتن خسرو از قصر شیرین

 

شهنشه نوبتی بر چرخ پیوست

کنار نوبتی را شقه بر بست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۸ - بازگشتن خسرو از قصر شیرین

 

به زیر پای پیلان در شدن پست

به از پیش خسیسان داشتن دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

گرفتش دست و بنشاندش بر آن دست

برون آمد در خرگه فرو بست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

برآمد دزدی از مشرق سبک‌دست

عروس صبح را زیور به هم بست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

از این سو باربد چون بلبل مست

ز دیگر سو نکیسا چنگ در دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۱ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو

 

مگر باز سپید آمد فرا دست

که گلزار شب از زاغ سیه رست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۱ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو

 

نبرد دزد هندو را کسی دست

که با دزدی جوانمردیش هم هست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۲ - سرود گفتن نکیسا از زبان شیرین

 

شبی کز لعل می‌گونت شوم مست

بخسبم تا قیامت بر یکی دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۴ - سرود گفتن نکیسا از زبان شیرین

 

خم ابروم اگر زه بر کمان بست

بزن تیرش ترا نیز آن کمان هست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۴ - سرود گفتن نکیسا از زبان شیرین

 

و گر گیرد وصالت کار من سست

به آب دیده گیرم دامنش چست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۴ - سرود گفتن نکیسا از زبان شیرین

 

کسی گر جز تو بر نارم کشد دست

به عشوه ز‌آب انگورش کنم مست

۱ بیت
نظامی
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۴۴
 
تعداد کل نتایج: ۸۷۰