نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۶ - شفیع انگیختن خسرو پیران را پیش پدر
چو خسرو دید کآن خواری بر او رفت
به کار خویشتن لَختی فرو رفت
درستش شد که هرچ او کرد، بد کرد
پدر پاداش او بر جای خود کرد
به سر بر زد ز دست خویشتن دست
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۶ - رای زدن خسرو در کار فرهاد
ز نزدیکان خود با محرمی چند
نشست و زد درین معنی دمی چند
که با این مرد سودایی چه سازیم
بدین مهره چگونه حقه بازیم
گرش مانم بِدو کارم تباه است
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۱ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
نکیسا چون زد این افسانه بر چنگ
ستای باربد برداشت آهنگ
عراقی وار بانگ از چرخ بگذاشت
به آهنگ عراق این بانگ برداشت
نسیم دوست مییابد دماغم
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۲۰ - گفتار ارسطو
ارسطوی روشندل هوشمند
ثنا گفت بر تاجدار بلند
که دایم به دانش گراینده باش
در بستگی را گشاینده باش
به نیروی داد آفرین شاد زی
[...]
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۵ - حکایت سلیمان با دهقان
روزی از آنجا که فراغی رسید
باد سلیمان به چراغی رسید
مملکتش رخت به صحرا نهاد
تخت بر این تختهٔ مینا نهاد
دید بهنوعی که دلش پاره گشت
[...]
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۷ - داستان هارونالرشید با مویتراش
دور خلافت چو به هارون رسید
رایت عباس به گردون رسید
نیم شبی پشت به همخوابه کرد
روی در آسایش گرمابه کرد
موی تراشی که سرش میسترد
[...]