مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵۸
بر آتش چو دیک تو خود را میجو
میجوش تو خودبخود مرو بر هر سو
مقصود تو گوهر است بشتاب و بجو
زو جوش کنی کن بسوی گوهر زو
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷۸
گر عاشق عشق ما شدی، ای مهرو
بیرون شو ازین شش جهت تو بر تو
در رو تو درین عشق، اگر جویایی
در بحر دل آن چه باشی اندر لب جو
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » پنجم
زخم عشق چو ویی را نبود هیچ رفو
صبر کن هیچ مگو هیچ مگو هیچ مگو
طلب خانه وی کن که همه عشق دروست
میدو امروز برین دربدر و کوی به کو
ای بسا شیر که آموختیش بز بازی
[...]
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » بیست و چهارم
امروز به قونیه، میخندد صد مه رو
یعنی که ز لارنده، میآید شفتالو
در پیش چنین خنده، جانست و جهان، بنده
صد جان و جهان نو ، در میرسد از هر سو
کهنه بگذار و رو در بر کش یار نو
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
چو من صلح جویم شفیع او بود
چو در جنگ آیم بود خنجر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
چو در مجلس آیم شراب است و نقل
چو در گلشن آیم بود عبهر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
چو در کان روم او عقیق است و لعل
چو در بحر آیم بود گوهر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
چو در رزم آیم به وقت قتال
بود صف نگهدار و سرلشکر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
چو در بزم آیم به وقت نشاط
بود ساقی و مطرب و ساغر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
چو نامه نویسم سوی دوستان
بود کاغذ و خامه و محبر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
چون بیدار گردم بود هوش نو
چو بخوابم بیاید به خواب اندر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
چو جویم برای غزل قافیه
به خاطر بود قافیه گستر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
تو هر صورتی که مصور کنی
چو نقاش و خامه بود بر سر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
تو چندانک برتر نظر میکنی
از آن برتر تو بود برتر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
برو ترک گفتار و دفتر بگو
که آن به که باشد تو را دفتر او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
خمش کن که هر شش جهت نور او است
وزین شش جهت بگذری داور او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۱
زهی شمس تبریز خورشیدوش
که خود را بود سخت اندرخور او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۰
طیب الله عیشکم لا وحش الله منکم
حق آن خال شاهدت رو به ما آر ای عمو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴۷
برآ به بام ای خوش خو به بام ما آور رو
دو سه قدم نه این سو رضای این مستان جو
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » دوم
ای مطرب طوطی خو ترجیع سوم برگو
تا روح روان گردد چون آب روان در جو