گنجور

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب النابل و اللبوة » بخش ۱

 

بد می‌کنی و نیک طمع می‌داری؟

هم بد باشد سزای بدکرداری

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب النابل و اللبوة » بخش ۲ - افسانهٔ شیر و مرد تیرانداز

 

تا بود چنین بُده‌ست کار عالم

شادی پسِ اندهست و راحت پسِ غم

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب النابل و اللبوة » بخش ۳

 

گر توی پس مکش زما رگ و پی

ور خدایست شرم دار از وی

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب النابل و اللبوة » بخش ۳

 

چند از این باد خاک و آتش و آب

وز دی و تیر وز تموز و بهار؟

بس که نامرد و خشک مغزت کرد

رنگ کافور و مشک لیل و نهار!

برگذر زین سرای غرچه فریب

[...]

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب النابل و اللبوة » بخش ۳

 

هرانک او در تو دل بندد همی بر خویشتن خندد

که جز همچون تو نااهلی چو تو دلدار نپسندد

اگر نو کیسه عشقی را بدست آری تو، از شوخی

قباها کز تو بردوزد کمرها کز تو بربندد !

و گر خود تو نه ای، جانی، چنان بستانم از تو دل

[...]

نصرالله منشی