چون شیر این سخن بشنود حقیقت آن بشناخت و متیقن گشت که آن ناکامی او را از خودکامی بروی آمده ست. بترک ناشایست بگفت و از خوردن گوشت باز بود وبمیوها قانع گشت. و راست گفته اند:
ذوالجهل یفعل ماذوالعقل فاعله
فی النائبات ولکن بعد ما افتضحا
چون شگال اقبال شیر بر میوه که قوت او بود بدید رنجور شد واو را گفت:
آسان روزی خود گرفتی و از قوت دیگران که ترا دران ناقه و جملی نیست خوردن گرفتی ! درخت خود بقوت تو وفا نکند، و این درخت و میوه و کسانی که قوت ایشان بدان تعلق دارد سخت زود هلاک شوند، چه ارزاق ایشان فرا خصمی بزرگ و شریکی عظیم افتاد. اثر ظلم تو در جانها ظاهر میگشت، امروز نتیجه زهد تو در نانها ظاهر میگردد. در هر دو حالت، عالمیان را از جور تو خلاص ممکن نیست، خواهی در معرض تهور و فساد باش، خواه در لباس عفت و صلاح !
گر توی پس مکش زما رگ و پی
ور خدایست شرم دار از وی
چون شیر این فصل بشنود از خوردن میوه اعراض کرد و روزگار در عبادت مستغرق گردانید و با خود اندیشید:
چند از این باد خاک و آتش و آب
وز دی و تیر وز تموز و بهار؟
بس که نامرد و خشک مغزت کرد
رنگ کافور و مشک لیل و نهار!
برگذر زین سرای غرچه فریب
درگذر زین رباط مردم خوار!
اینست داستان متهور بدکردار که جهانیان را مسخر عذاب خود دارد و از وخامت عواقب آن نیندیشد تا بمانند آن مبتلا گردد، آنگاه وجه صواب و طریق رشاد اندران بشناسد، چنانکه شیر دل از خون خوردن و خون ریختن بر نداشت تا هر دو جگر گوشه خود را بیک صفقه بر روی زمین پوست باز کرده ندید، و چون این تجربت حاصل آمد از این عالم غدار اعراض نمود و بیش بنمایش بی اصل او التفات جایز نشمرد و گفت:
هرانک او در تو دل بندد همی بر خویشتن خندد
که جز همچون تو نااهلی چو تو دلدار نپسندد
اگر نو کیسه عشقی را بدست آری تو، از شوخی
قباها کز تو بردوزد کمرها کز تو بربندد !
و گر خود تو نه ای، جانی، چنان بستانم از تو دل
که یک چشمت همی گرید دگر چشمت همی خندد
و خردمندان سزاوارند بدانچه این اشارت را در فهم آرند و این تجارت را مقتدای عقل و طبع گردانند، و بنای کارهای دینی و دنیاوی بر قضیت آن نهند، و هرچه خود را و فرزندان خود را نپسندند در باب دیگران روا ندارند، تا فواتح و خواتم کارهای ایشان بنام نیکو و ذکر باقی متحلی باشد، و در دنیا و آخرت از تبعات بدکرداری مسلم ماند.
والله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم للذین احسنوا الحسنی وزیادة
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شیر به سخنانی که شنید پی برد که ناکامیاش ناشی از خودخواهیاش است و تصمیم گرفت از خوردن گوشت دست بکشد و به میوهها قانع شود. شغالی که رنجور بود به شیر گفت که او با آسان گرفتن روزی خود، از قوت دیگران بهره گرفته است و این کارش به زودی باعث هلاکت دیگران خواهد شد. شیر با شنیدن این حرفها از خوردن میوه هم دوری کرد و به عبادت مشغول شد و به عواقب بدی که خودخواهی میتواند برایش به همراه داشته باشد، فکر کرد.
او از دنیای فریبنده و مادی دوری جست و متوجه شد که عاقبت خودخواهی و بدکرداری، عذاب دیگران را در پی خواهد داشت. او در نهایت به این نتیجه رسید که هرکس که به خود ببالد، به بیثمری و بیمعنی زندگی خود خواهد خندید. شیر همچنین دریافت که عاقلانه است که در انتخابهایش به تأثیرات اعمالش بر دیگران فکر کند و در دنیا و آخرت، از پیامدهای بدکرداری دوری کند.
هوش مصنوعی: شیر که این حرف را شنید، حقیقت را درک کرد و مطمئن شد که ناکامیاش به خاطر خودخواهیاش بوده است. او از خوردن گوشت اجتناب کرد و به میوهها قناعت کرد. همچنین درست گفتهاند که...
هوش مصنوعی: جهلدار عمل میکند همانطور که صاحب عقل عمل میکند، در مشکلات، اما بعد از اینکه رسوا میشود.
هوش مصنوعی: با دیدن شیر بر روی میوهای که غذای او بود، شغال بیمار شد و به او گفت:
هوش مصنوعی: به آسانی به روزی خود دست یافتی و از قوت دیگران که در آن نقشی نداری، استفاده کردی! درختی که خودت کاشتهای، به قوت تو وفا نمیکند و این درخت، میوه و کسانی که به قوت آن وابستهاند، به سرعت نابود میشوند، زیرا ارزاق آنها در دست دشمنی بزرگ و شرکتی عظیم افتاده است. اثر ظلم تو در جانها نمایان میشود و امروز نتیجه زهد تو در نانها ظاهر خواهد شد. در هر دو حال، از ظلم تو نجات کسانی که در دنیا هستند ممکن نیست، خواه در معرض خطر و فساد باشی یا در لباس عفت و صلاح.
هوش مصنوعی: اگر تو نسبت به من ظلم کنی و من را آزار دهی، باید از خدا بترسی و شرم داشته باشی، زیرا او ناظر بر اعمال ماست.
هوش مصنوعی: وقتی شیر به صدای این فصل گوش داد، از خوردن میوه پرهیز کرد و تمام وقت خود را به عبادت اختصاص داد و در درون خود به تفکر پرداخت:
هوش مصنوعی: چند وقتی از این عناصر طبیعت و فصلها میگذرد؟ از باد، خاک، آتش و آب، و همچنین از دی، تیر، تموز و بهار.
هوش مصنوعی: چقدر بیاحساس و بیعاطفه شدی، که رنگهای زیبا و خوشبو را فراموش کردهای و فقط به سردی و خشکی فکر میکنی!
هوش مصنوعی: از این مکان فریبنده عبور کن، چرا که در این جا مردم به شدت مورد تحقیر قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: این داستان درباره شخصی است جسور و بدطینت که دیگران را به عذاب خود دچار کرده و هیچ فکر و تاملی درباره عواقب وخیم کارهایش ندارد. او وقتی متوجه میشود که خود نیز ممکن است به سرنوشت مشابهی گرفتار شود، به دنبال شناخت حقیقت و راه درست میرود. همانطور که شیر دل، هرگز از ریختن خون خودداری نمیکند تا زمانی که جگرگوشههایش را بهطرز دردناکی از دست میدهد. پس از تجریبی که در این دنیا میاندوزد، از آن جهان خائن دوری میکند و دیگر به آن بیاساس توجهی نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو علاقهمند شود، در واقع به خودش میخندد، زیرا هیچکس جز تو را که شایستهی عشق باشد، نمیتواند بپسندد.
هوش مصنوعی: اگر در عشق به موفقیت برسی و دل کسی را به دست آوری، تمام موانع و مشکلات را پشت سر گذاشتهای و به راحتی میتوانی بر آنها غلبه کنی.
هوش مصنوعی: اگر تو خودت نباشی، ای جان، چنان از تو دل میبرم که چشمت میگرید و چشمی دیگر میخندد.
هوش مصنوعی: خردمندان شایستهاند که به این نکته توجه کنند و آن را در درک خود به کار بندند. آنان باید عقل و طبیعت خود را راهنمای فعالیتهای دینی و دنیوی قرار دهند و کارهای خود را بر اساس این اصول بنا کنند. همچنین، نباید چیزی را که خود و فرزندانشان نپسندند برای دیگران مجاز بدانند، تا در پایان کارهایشان نام نیکو و یاد ماندگاری بر جای بگذارند و در دنیا و آخرت از پیامدهای بدکرداری محفوظ بمانند.
هوش مصنوعی: خداوند هر کسی را که بخواهد به راه راست هدایت میکند؛ برای کسانی که کارهای نیک انجام میدهند، پاداشی خوب و افزونتر نیز فراهم میسازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.