گنجور

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم

 

یکی آتشی بر شده تابناک

میان آب و باد از بر تیره خاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱

 

فکند آن تن شاهزاده به خاک

به چنگال کردش کمرگاه چاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۲

 

بیامد سیه دیو با ترس و باک

همی بآسمان بر پراگند خاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۶

 

بپویم به فرمان یزدان پاک

برآرم ز ایوان ضحاک خاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۶

 

وز ایوان ما تا به خورشید خاک

برآورد و کرد آن بلندی مغاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

که گر اژدها را کنم زیر خاک

بشویم شما را سر از گرد پاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۹

 

به یارانش گفت آنکه بر تیره خاک

برآرد چنین بر ز جای از مغاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۹

 

فریدون چو بشنید شد خشمناک

ازان ژرف دریا نیامدش باک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۰

 

ز تخم کیان ما دو پوشیده پاک

شده رام با او ز بیم هلاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۰

 

ببرم پی اژدها را ز خاک

بشویم جهان را ز ناپاک پاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

جهان مرترا داد یزدان پاک

ز تابنده خورشید تا تیره خاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

بدان برترین نام یزدان پاک

به رخشنده خورشید و بر تیره خاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

کسی کو برادر فروشد به خاک

سزد گر نخوانندش از آب پاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

بیافتاد ز اسپ آفریدون به خاک

سپه سر به سر جامه کردند چاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

ز خاراش گهواره و دایه خاک

تن از جامه دور و لب از شیر پاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

یکی کاخ بد تارک اندر سماک

نه از دست رنج و نه از آب و خاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۹

 

شده بام از آن گوهر تابناک

به جای گل سرخ یاقوت خاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۹

 

چه مایه شبان دیده اندر سماک

خروشان بدم پیش یزدان پاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۱

 

ببرد پی بدسگالان ز خاک

به روی زمین بر نماند مغاک

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۲

 

شود شاه گیتی بدین خشمناک

ز کابل برآرد به خورشید خاک

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۱۳