گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

بر یاد قدت دل رهی ناله کند

چون مرغ که بر سرو سهی ناله کند

گویند مکن ناله و این غم که مراست

بر دل نه، که بر کوه نهی ناله کند

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول

 

راه در دوست آشکارا مسپار

نامحرم پا بود در این ره، رفتار

یا پای چنان نه که نماند نقشی

یا نقش قدم با قدم خود بردار

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول

 

ما بیتو دمی شاد به عالم نزدیم

خوردیم بسی خون دل و دم نزدیم

بی شعله ی آه لب زهم نگشودیم

بی قطره ی اشگ چشم بر هم نزدیم

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت اول

 

شوقی غم شوخ‌ِ دلستانی داری

گر پیر شدی‌، چه غم‌‌ ِ جوانی داری‌؟

شمشیر کشیده قصد جان‌ها دارد

خود را برسان تو نیز جانی داری

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

ای عشق ترا روح مقدس منزل

سودای تو را عقل مجرد محمل

سیاح جهان معرفت، یعنی دل

از دست غمت دست بسر پای گل

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

کردیم دلی را که نبد مصباحش

در گوشه ی عزلت از پی اصلاحش

از خرمن الخلق برآن خانه زدیم

قفلی که نساخت قفلگر مفتاحش

۲ بیت
شیخ بهایی