گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۴ - نثار به پیشاهنگان

 

ای قد تو چون سرو جویباری

وی عارض تو چون گل بهاری

ای لعل تو چون خاتم بدخشی

وی زلف تو چون نافهٔ تتاری

دامان تو مانندهٔ دل من

[...]

۵۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - بیم از بحران

 

پادشاهی را یکی دستور بود

کز خط نعمت‌شناسی دور بود

در سیاست خاطری آگاه داشت

لیک با بدخواه خسرو راه داشت

بود چندان‌ عاصی‌ و بیگانه‌دوست

[...]

۵۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۰ - آلفته

 

بُد اندر حدود چغاخور، لُری

لری غولدنگی‌، چغاله خوری

بدش‌، بختیاری‌وش‌، آلفته‌نام

وز آلفتگی بخت یارش مدام

ز نادانی و خست و عشق پیل‌

[...]

۵۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » انتقاد از انجمن همت

 

باز بر شاخسار حیله و فن

انجمن کرده‌اند زاغ و زعن

زاغ خفته در آشیان هزار

خار رُسته به جایگاه سمن

بلبلان را شکسته بال نشاط

[...]

۵۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۴ - در مسافرت کردن شوهر و سپردن خانه و زن خود به‌دست رفیق بدگوهر

 

دیرگاهی بر این وَتیره گذشت

روز رخشان و شام تیره گذشت

گشت ناگاه شوی زن سفری

گفت زن‌: بایدت مرا ببری

گفت‌مرد: ‌این‌سفرنه‌دلخواه است

[...]

۵۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار