گنجور

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳ - سؤال در ماهیّت فکرت

 

نخست از فکرِ خویشم در تحیّر

چه چیز است آن که خوانندش تفکّر

چه بود آغازِ فکرت را نشانی

سرانجامِ تفکّر را چه خوانی

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۴۹ - سوال از معانی اصطلاحات شاعرانه عارفان

 

چه خواهد اهل معنی زان عبارت

که سوی چشم و لب دارد اشارت

چه جوید از سر زلف و خط و خال

کسی که اندر مقامات است و احوال

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل پنجم » بخش ۱ - الفصل الخامس فی حیاته و سمعه و بصره تعالی علم الیقین

 

حی و قیوم آن سمیع بصیر

که ندارد مثال و شبه و نظیر

این معانی بسی است در قرآن

رو ببین و به اعتقاد بخوان

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل ششم » بخش ۳ - حق الیقین

 

رو تن و جان خویش را بشناس

تا به قرآن رسی ز روی قیاس

سرّ قرآن تو آنگهی دانی

که ببینی جمال انسانی

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل هفتم » بخش ۱ - الفصل السابع فی حقیقة صفاته تعالی علم الیقین

 

این صفت​های هفت گانه که رفت

دائماً ذات را بود هر هفت

همه چون ذات وی قدیم الذّات

متبرا ز کثرت و هیئات

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مرآت المحقّقین » باب سوم در بیان واجب و ممکن و ممتنع

 

از مقولاتت اگر پرسد کسی ای شیردل

در جواب او بگو فی الحال ای چون جان و دل

جوهر است و کم و کیف است و اضافت بامتی

باز وضع و این و ملک، اَنْ یفعل و اَنْ ینفعل

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مرآت المحقّقین » باب سوم در بیان واجب و ممکن و ممتنع

 

اول ز مکوَّنات عقل و جان است

وندر پی آن، نُه فلک گردان است

زین جمله چو بگذری چهار ارکان است

پس معدن و پس نبات و پس حیوان است

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مرآت المحقّقین » باب چهارم در بیان آنکه حکمت در آفرینش چه بود

 

ای نسخۀ نامۀ الهی که تویی

وی آینۀ جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مرآت المحقّقین » باب هفتم در تطبیق آفاق و انفس

 

جان مغز حقیقت است و تن پوست ببین

در کسوت روح، صورت دوست ببین

هر چیز که آن نشان هستی دارد

یا پرتو نور اوست یا اوست ببین

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

موجود حقیقی بجز از ذات خدا نیست

مائیم صفات و صفت از ذات جدانیست

هر جا که تو انگشت نهی آیت حق است

زان نیست معین که کجا هست و کجا نیست

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

مقصود وجود جن و انس آینه است

منظور نظر در دو جهان آینه است

دل آینۀ جمال شاهنشاهی است

این هر دو جهان غلام آن آینه است

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

ای کرده غمت غارت هوش و دل ما

درد تو شده خانه فروش دل ما

سری که مقدّسان از او محرومند

عشق تو فرو کوفت به گوش دل ما

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

اینجا که منم نه بامداد است و نه شام

نه ترس نه امید نه جا و نه مقام

آنگاه تخلّقوا باخلاق اللّه

یک نقطه بود چودایره گشت تمام

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

گر نماند از دیو و از مردم اثر

از سر یک قطره باران درگذر

هشت جنّت نیز اینجا مرده است

هفت دوزخ همچو یخ افسرده است

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

ناپخته ز سوز معرفت خامی چند

بدنام کنندۀ نکونامی چند

بگرفته به طامات الف لامی چند

نارفته ره صدق و صفا گامی چند

۲ بیت
شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

در راه خدا دو کعبه آمد حاصل

یک کعبۀ صورت است و یک کعبۀ دل

تا بتوانی زیارت دلها کن

کافزون ز هزار کعبه آمد یک دل

۲ بیت
شیخ محمود شبستری