عراقی » عشاقنامه » فصل اول » بخش ۱ - سر آغاز
حبذا عشق و حبذا عشاق
حبذا ذکر دوست را عشاق
حبذا آن زمان که در ره عشق
بیخود از سر کنند پا عشاق
نبرند از وفا طمع هرگز
[...]
عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم
تعالی العشق عن فهم الرجال
و عن وصف التفرق و الوصاف
متیماجل شیئیعن خیال
یجل عن الاحاطة و المثال
عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم
عشق در پرده مینوازد ساز
عاشقی کو که بشنود آواز؟
هر نفس پردهایدگر سازد
هر زمان زخمهایکند آغاز
همه عالم صداینغمه اوست
[...]
عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم
عشقم که در دو کون مکانم پدید نیست
عنقای مغربم که نشانم پدید نیست
ز ابرو و غمزه هر دو جهان صید کردهام
منگر بدان که تیر و کمانم پدید نیست
چون آفتاب در رخ هر ذره ظاهرم
[...]
عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم
گفتا به صورت ار چه ز اولاد آدمم
از روی مرتبت به همه حال برترم
چون بنگرم در آینه عکس جمال خویش
گردد همه جهان به حقیقت مصورم
خورشید آسمان ظهورم، عجب مدار
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ اول
یک عین متفق که جز او ذرهای نبود
چون گشت ظاهر این همه اغیار آمده
ای ظاهر تو عاشق و معشوق باطنت
مطلوب را که دید طلبکار آمده؟
عراقی » لمعات » لمعۀ اول
و ما الوجه الاواحد غیر انه
اذا انت اعددت المرایا تعددا
غیری چگونه روی نماید؟ چو هر چه هست
عین دگر یکیست پدیدار آمده
عراقی » لمعات » لمعۀ دوم
چتر برداشت و برکشید علم
تا بهم بر زند وجودو عدم
بیقراری عشق شورانگیز
شر و شوری فکند در عالم
عراقی » لمعات » لمعۀ دوم
پرده حسن او چو پیدا شد
عالم اندر نفس هویدا شد
وام کرد از جمال او نظری
حسن رویش بدید وشیدا شد
عاریت بستد از لبش شکری
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ دوم
از صفای می و لطافت جام
در هم آمیخت رنگ جام و مدام
همه جام است و نیست گوئی می
یا مدام است و نیست گوئی جام
تا هوا رنگ آفتاب گرفت
[...]
عراقی » لمعات » لمعۀ پنجم
در هر آیینه روی دیگرگون
مینماید جمال او هر دم
گه برآید به کسوت حوّا
گه نماید به صورت آدم
عراقی » لمعات » لمعۀ پنجم
چون جمالش صدهزاران روی داشت
بود در هر ذرّه دیداری دگر
لاجرم هر ذرّه را بنمود باز
از جمال خویش رخساری دگر
چون یک است اصل عدد از بهر آنک
[...]