گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - فی مدح الملک الاعظم الاعدل الاکرم خسرو السواحل و البحار قطب الدنیا و الدین تهمتن کردانشاه الهرموزی

 

جرعه ئی خوردم و سرمست و خراب افتادم

آتشی دیدم و از دیده در آب افتادم

قدمی رفتم و از رفته پشیمان گشتم

نظری کردم و در عین عذاب افتادم

داشتم داعیه ی آنک برین در میرم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - فی مدح الصاحب الاعظم تاج الدین احمد العراقی طاب مثواه

 

ترک من چون گره از عنبر تر بگشاید

از دل نافه ی چین خون جگر بگشاید

عقل را کار ببندد چو قبا در بندد

روح را دل بگشاید چو کمر بگشاید

چشم من چون گهر افشان شود آن پسته دهن

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - یمدح السلطان الاعظم عصمة الدنیا و الدین دلشاد خاتون طیب الله مرقدها

 

خیر مقدم ای بشیر عاشقان شاد آمدی

گوئیا از پیش آن نورسته شمشاد آمدی

چون سحرگاه از هوای دوستان در بوستان

دین و دل بر باد می دادم توام یاد آمدی

نکهت خلد برین می آید از انفاس تو

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - فی مدح الشیخ الاعظم سلطان اعاظم المشایخ مرشد الحق و الدین ابواسحق الکازرونی قدس سره

 

دوش بردم هودج همت بصدر کبریا

برق استغنا زدم در خرمن کبر و ریا

بر فراز سد ره دیدم عالم بی منتهی

بر کشیده بلبلان گلشن قدسی نوا

کای بمعنی کرده حق در ملک وحدت پادشا

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - فی نعت سلطان الانبیا و مناقب الائمة اثنا عشر علیهم السلام

 

بنوک خامه ی صورت گشای کن فیکون

که بست در شکن کاف تاب طره نون

حروف مصحف مجدش منزه از کم و کیف

سطور لوح جلالش مقدس از چه و چون

چو صفر هیچ بود در ازای قدرت او

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - فی مدح سلطان الاعظم الشیخ ابواسحق طاب مثواه

 

بلبلان را نکهتی از گلستان آورده اند

بیدلانرا مژده ئی از دلستان آورده اند

کشتگان تیغ هجرانرا روان بخشیده اند

تشنگان را بر لب آب روان آورده اند

مهد بی سیمان بشادروان سلطان برده اند

[...]

خواجوی کرمانی