ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۱ - شانزده بند عاشورایی
سر زد ز چرخ، باز هلال محرما
پر شد جهان، ز ولوله و شور ماتما
هر گوشه، گشت باز لوای عزا بپا
شد سینه ها پر انده و، دل ها پر از غما
شد شورشی چو روز قیامت، بپا به دهر
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۲ - دوازده بند ولایی و عاشورایی
تا کی فلک؟ به آل پیمبر جفا کنی
ظلم و ستم به عترت خیرالوری کنی
گه بشکنی ز کین، در دندان مصطفی
پر خون چرا دهان رسول خدا کنی
گاهی لگد به پهلوی زهرا زدی ز کین
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - هفت بند نینوایی
ای تشنه لب که کشتهٔ راه خدا تویی
لب تشنه سر بریده از قفا تویی
هم بر حسن برادر و هم سبط مصطفی
هم یادگار فاطمه و مرتضی تویی
لب تشنه جان سپردی و آبت کسی نداد
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۴ - هفت بند نینوایی
فلک تو رحم به اولاد بوتراب نکردی
مگر به کرب و بلا ظلم بی حساب نکردی
هزار سعی نمودی تو در خرابی یثرب
چرا تو غمکده شام را خراب نکردی
مگر حسین علی را به کربلا تو نکشتی
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۵ - ترکیب بند عاشورایی
ای سر اله را تو سرپوش!
وی بادهٔ عشق را قدح نوش!
ای کز ز ره لطف و مهربانی!
پرورده پیمبرت در آغوش
ای فرش ز داغ تو عزادار!
[...]