×
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۶۳ - اشک روان
تا به کی بتوان نهفت اندر دل، این راز نهان را
چند اندر دیده پنهان دارم این اشک روان را
آتشی در سینه ام پنهان بود کز شعلهٔ او
گر کشم آهی ز دل، یکسر بسوزاند جهان را
یارب این آتش که پنهان دارمش در لوح سینه
[...]
۱۹ بیت
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۹۲ - دشت بلاخیز
برادر جان مگر رفته به خوابی!
که زینب را نمی گویی جوابی
برایت درد دل تا کی شمارد
چه خواب است اینکه بیداری ندارد
ولی حق داری ای جان برادر!
[...]
۱۹ بیت
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۴ - فضل خداوندی
صلوه این نیست ای مرد مصلی!
که گاهی خم شوی گاهی شوی راست
نمازت را حضور قلب باید
نماز بی حضور قلب بیجاست
تو خود گویی ستون دین نماز است
[...]
۱۹ بیت