×
صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیع
جانا حق دوستی نگه دار
دل را به جفا دگر میازار
ای جان و جهان گناه دل نیست
چشم سیه تو کرده این کار
سوزم من بی مراد چون شمع
[...]
صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - ترجیع زنان
هر که را آرزوی زن باشد
دشمن جان خویشتن باشد
خوردن او بود غم و غصه
تا ورا روح در بدن باشد
خویش را بی غم آن زمان بیند
[...]
صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۳۱ - و ایضا فی ترجیعات
هر که را دعوتی شود دوچار
عمر این است گو غنیمت دار
صحن بغرای پر ز قیمه صباح
هست چون مرهم دل افگار
چون رسیدی به دعوتی کاری
[...]