گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱

 

مدتی بود در سرای وجود

چشم من خیره بر لقای وجود

داشتم خوش به دیدهٔ عبرت

سیر بستان با صفای وجود

می‌شکفتم چون غنچه می‌دیدم

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲

 

دوشین به شرابخانه اندر

رفتم بزنم می ‌مقرر

با پیرمغان مجال صحبت

گردید برای من میسر

بر دست به لابه دادمش بوس

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

در ازل علم و قدرت یزدان

ریخت خوش طرح عالم امکان

علم چون هست و قدرت اندر کار

کار انجام یابد و سامان

هنری نیست اندر آن بی این

[...]

صغیر اصفهانی